تاریخچهی برنامههای کمک و همکاری در زمینهی علوم در پانزده سال پایانی، اتحاد جماهیر شوروی میزبان بزرگترین برنامههای کمکی در سطح بینالمللی بود. چنین حجمی از کمکهای خارجی در تاریخ جهان بیسابقه بوده است. در طی این سالها، کمکهای خارجی در اشکال متفاوتی مانند وقف، سرمایهگذاری مستقیم و یا سرمایهگذاری مشترک توسط سازمانهای خارجی در علوم شوروی تزریق شد و محاسبهی حجم آن ناممکن است. با این حال، فقط سه سازمان، یعنی «بنیاد بینالمللی علوم»، «مرکز بینالمللی علم و فناوری» و اینتاس، بیش از یک میلیارد دلار سرمایه روانهی علوم و فناوری روسیه کردند. همچنین اعتبارات بسیاری از سازمانهای خارجی نیز به روی دانشمندان و مهندسان روس، باز بود. سالهای ۱۹۹۲ و ۱۹۹۳ را میتوان سالهای آغازین فعالیت بنیادهای خارجی و بینالمللی در علوم روسیه دانست. در این سالها بسیاری از نهادهای خارجی دفترهای خود در روسیه را افتتاح و اقدام به اعطای اعتبارات رقابتی کردند. با این حال، برنامههای حمایتی در سالهای آغازین ۱۹۹۱، اندکی پیش از فروپاشی شوروی، با مدیریت بنیادهای خارجی آغاز شدند. پیش از آن نیز تعدادی برنامهی همکاری با اتحاد جماهیر شوروی در حوزهی علم وجود داشت که نمیتوان آنها را برنامههای حمایتی دانست؛ آنها صرفاً برنامههای تبادل آکادمیک میان دانشگاهها و مراکز علمی بودند. چنین همکاریهایی بر اساس توافقنامهی میان «فرهنگستان علوم» روسیه و تعداد از دانشگاههای شوروی با برخی از سازمانهای خارجی صورت گرفت. آکادمی ملی علوم ایالات متحد آمریکا، «انجمن پژوهشها و تبادلات بینالمللی» (آیرکس) در آمریکا [انجمن غیرانتفاعی]، «مؤسسهی مبادلات آکادمیک آلمان»، «آکادمی سلطنتی علوم سوئد»، «شورای فرهنگی بریتانیا» و بسیاری از نهادهای دیگر با شوروی همکاریهای علمی برقرار کردند. اگر به تاریخ بنگریم، ردپایی از حمایتهای خارجی را در سالهای پایانی جنگهای داخلی روسیه مییابیم. سالهای آغازین دههی ۱۹۲۰، زمانی که بنیاد راکفلر شروع به اعطای پژوهانه به دانشمندان سراسر جهان کرد، در حقیقت، آغاز دوران همکاریهای بینالمللی در سرزمین روسیه بود. اعتبارات خارجی بیشتر به صورت بورسیهی تحصیلی به شهروندان کشورهایی متعدد اعطا شد که در میان آن، ۴۸ دانشمند از شوروی موفق به دریافت بورسیه شدند. امروزه اگر فهرست دریافت کنندگان بورسیههای نهادهای خارجی در دوران آغازین شوروی را مطالعه کنیم، شناسایی افراد کمی پیچیده خواهد بود. لِف لاندو، فیزیکدان برجسته که بعداً برندهی جایزهی نوبل فیزیک شد، و نیکلای لوزین، که او را مؤسس دانشگاه ریاضیات مسکو میدانند، جزو دانشمندانیاند که از بورسیهها و اعتبارات مؤسسهی راکفلر استفاده کردند. در سالهای ابتدایی دههی ۱۹۳۰ شرایط سیاسی در اتحاد جماهیر شوروی به بشدت تیره و تار به نظر میرسید و مسافرت به خارج از کشور در عمل امکانپذیر نبود. از این رو، چهل بورسیهی اضافی برای دانشمندان شوروی، به دلیل شرایط ویژهی سیاسی، هرگز به دست آنها نرسید. در حقیقت، بنیاد راکفلر یکی از عواملی است که سبب تقویت اتحاد جماهیر شوروی در رشتهی ژنتیک شدند؛ گرچه چنین پیشرفتی بعدها، با روی کار آمدن جنبش «لیسنکوئیسم»، به کلی از میان رفت. جنبش لیسنکوئیسم را تروفیم لیسنکو، رئیس مؤسسهی ژنتیک «فرهنگستان علوم»، رهبری میکرد. لیسنکو، در عقیدهای نادرست، وجود ژن را تکذیب میکرد. دومین همکاری علمی میان شوروی و سازمانهای خارجی در سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۷۱ روی داد. در این دوره، بیشتر تبادلات در حوزهی علم صورت میگرفت. یکی از اهداف اصلی تعاملات یاد شده، افزایش درک متقابل میان روسیه و سایر کشورها بود. در سال ۱۹۵۹ برای نخستین بار تبادلاتی در حوزهی علوم طبیعی میان آکادمی ملی علوم ایالات متحد آمریکا و «فرهنگستان علوم» شوروی صورت گرفت. مشخصهی اصلی دورهی سوم تبادلات (در بازهی سالهای ۱۹۷۳ تا ۱۹۹۱) توسعهی همکاریهای میان حکومتی در برنامههای علم و فناوری بود. محرک اصلی چنین برنامههایی دلایل سیاسی و اجتماعی بود. برای نمونه، خواست مشترک برای توقف تخریب محیط زیست میان دو کشور، محرک یکی از همکاریها بود. تعداد مشارکت کنندگان و میزان سرمایهگذاری در قیاس با تبادلات علمی گذشته به شدت افزایش یافت. در سال ۱۹۷۷ آکادمی ملی علوم ایالات متحد آمریکا طی گزارشی به ارزیابی تبادلات اخیر پرداخت. این گزارش اذعان میکند که شوروی در برخی از رشتهها، به ویژه فیزیک و ریاضیات، از لحاظ کیفیت همتراز با برترینهای جهان و در برخی دیگر از رشتهها حتی پیشتاز بود. برای مطالعه بیشتر لطفا به فایل کتاب مراجعه کنید.